Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش گروه علم و پیشرفت خبرگزاری فارس، در پی نامه اول تهیه شده از سوی جمعی از دانشجویان و متخصصان حوزه های کامپیوتر و آی‌تی به دبیر کل سازمان ملل متحد آقای گوترش ، درخصوص تفکرات و برنامه‌های خطرناک افراد و سازمان‌های صهیونیست در اغتشاشات اخیر، یکی از پادوها و دیکتاتورهای مزدبگیر حزب لیکود (که یکی از ده ها کارگر استخدامی پروژه صهیونیست‌ها برای تجزیه ایران بود) به نویسندگان نامه ارسالی به گوترش هتاکی، و وقیحانه اظهار داشته است: مثلاً گوترش چه می‌خواهد بکند؟!

حال که طراحان و عمله‌های آشوب‌های اخیر به عدم کارایی سازمان‌های بین المللی و حقوق بشری ایمان دارند ولی در عین حال خود را در حفاظ امنیتی کامل سازمان‌های بین المللی و حقوق بشری می‌دانند، بر آن شدیم که نامه دوم خود را به جای دبیرکل سازمان ملل ، به مردم ایران بنویسیم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

  برای عناصر بنیاد ملی دفاع از دموکراسی که به دروغین خود را سینه چاک ایران باستان معرفی می‌کنند، لازم به یادآوری است که متن نامه به آقای گوترش به زبان انگلیسی ارسال شده بود و ترجمه آن در تعدادی از رسانه‌های ایرانی به زبان فارسی نگارش شده است.

به نام خداوندی که از دو رویی و حیله گری متنفر است.

مردم عزیز ایران، ما دانشجویان تمام تلاش خود را کردیم که آنچه به گوترش در نامه خود مطرح کردیم را به صورت خلاصه برای شما روشن بنماییم: 

۱- افراد و سازمان‌هایی که پشت پرده و صحنه گردان اغتشاشات اخیر ایران بوده‌اند (درجای خود به آنها اشاره می‌شود)، همان افرادی هستند که در دهه نود پروژه‌ای تحت نام لشکر گرسنگان ایجاد کردند.

این افراد و سازمان‌ها اعتقاد داشتند در صورتی که تحریم‌های هدفمند علیه ایران تصویب و اجرا شود، مردم ایران از گرسنگی و فشار اقتصادی، حکومت را سرنگون می‌نمایند.

اگر خاطرتان باشد در سال ۱۳۹۶ نتانیاهو، جان بولتون و ..... بصورت رسمی و علنی اظهار می‌داشتند انقلاب اسلامی ایران سال چهلم خود را نخواهد دید. ما در نامه اول خود به گوترش اظهار کرده بودیم، این تفکر، صرفاً از یک ذهن بسیار خطرناک و ضد بشری تولید می‌گردد.

  ۲- در دهه نود، تعدادی از حامیان حزب نتانیاهو و آمریکایی‌ها که بعدها حامی ترامپ شدند، در «بنیاد ملی دفاع از دموکراسی» شروع به طراحی پروژه‌های سرنگونی ایران نمودند.

از دید آنها، بهترین گزینه برای براندازی ایران، تحریم.های فلج کننده مثل سوئیفت، دارو، مواد غذائی و بانکی بود که میتوانست منجر به لشکر گرسنگان گردد. این افراد در طرح‌هایشان ادعا می‌کردند اگر این تحریم‌ها انجام شود، مردم گرسنه ایران، حکومت‌شان را سرنگون می‌کنند. آنچه جالب است آنکه «ریچارد گلدبرگ» مشاور ارشد بنیاد ملی دفاع از دموکراسی و «سعید قاسمی نژاد» در نشریه  فارین پالیسی در دی ماه ۱۳۹۸ می‌نویسند: اتحاد ثروتمندان و فقرای مخالف رژیم می‌تواند کلید پایان دادن به حاکمیت ایران باشد و نفرت مردم را عمیق‌تر کرده و همزمان جنبش‌های دموکراسی خواهانه را تقویت کند.

  ۳- با شکست شورش‌های سال ۹۶ تا ۹۸ ، این افراد و سازمان‌های صهیونیستی ، طرح جدید و خطرناک‌تری در سر پروراندند. در این طرح، سه تیم رسانه‌ای و سایبری با پول و حمایت صهیونیست‌ها، یک دیکتاتوری رسانه ای راه انداختند که افراد نخبه و غیر نخبه، مجبور و محکوم به کنش در چارچوب مساله سازی آنها در فضای مجازی گردیده شدند.

در طرح مزبور، بازیگران با یک ژست روشنفکری و آزادی خواهی، حجاب بر می‌دارند، بازیکنان ورزشی به اسم دفاع از مهسا امینی سرود نمی‌خوانند و ... .

همه اینها به خاطر این است که فضای شبکه اجتماعی دستکاری شده ، آنها را وادار به این اقدامات می‌نماید و اگر این کارها را انجام ندهند، جامعه هنری و ورزشی که تحت تاثیر یک فضای دروغین است، مخالفین را حذف خواهد کرد. می‌دانیم که بیان این مطالب، احتمالاً باعث می‌شود که به سلبریتی‌ها بربخورد اما ما متخصصان این حوزه چاره ای جز این نداریم.

چرا که همان گونه که جامعه پزشکی قسم به خدمت رسانی پزشکی به بیماران می‌نماید، ما نیز خود را موظف به جلوگیری از تسلط خونخواران دیکتاتوری که با ژست روشنفکری در حال تکه تکه کردن ایران هستند، می‌دانیم.

در طرح ذکر شده این تیم، نه فقط سلبریتی‌ها، بلکه طبقه مذهبی و طرفدار نظام نیز با تبلیغات دیکتاتوری این شبکه رسانه‌ای-سایبری از بیان دغدغه‌هایش هراس دارد. هک تلفن‌های همراه افراد مذهبی و تهدید اینکه اگر کنشی داشته باشید تصاویر خانوادگی‌تان منتشر می‌شود، ضرب و جرح بانوان چادری برای کاهش حضور بانوان محترم چادری برای حضور در خیابان، ضرب و جرح بیرحمانه عناصر تامین کننده امنیت و انتشار گسترده آن به صورت هالیوودی، انتشار اخبار کذب کشتن فلان سرهنگ و فلان مامور، انتشار آدرس محل سکونت طرفداران نظام و صدها کار دیگر برای خفه کردن صدای منتقدین. یعنی همان کاری که داعش برای گرفتن عراق نمود. یک جمعیت اندک بدون حامی، با تبلیغات و مرعوب سازی  کل عراق را گرفت.

سلبریتی.های عزیز، بدانید به غیر از طبقه طرفدار نظام ، عناصر ضدانقلاب هم که به هر دلیل هریک نظرات و دیگاه‌های مختلفی درخصوص براندازی ایران دارند و در برخی مواقع دیدگاه‌شان با سه تیم سایبری و رسانه‌ای مسیح علینژاد، فرشگرد و نوفدی معارض است، رسماً و علناً می‌گویند که از دیکتاتوری رسانه‌ای این گروه‌ها واهمه دارند. چرا که به راحتی هرکسی که، نظری غیر از آنها داشته باشد، به سرعت لجن مال خواهد شد. شما که هیچ و ناخواسته با دستور آنها کنش می‌کنید، حتی خود ضدانقلابی که چهار دهه برای براندازی ایران تلاش کرده، رسما و علنا می‌گوید نمی‌تواند اظهار نظر کند.

  ۴- برای ما که تخصص اندکی در سایبر و شبکه‌های اجتماعی داریم، رفتار بخشی از مردم و حتی سلبریتی‌ها قابل باور بوده و آنها را متاثر از دیکتاتوری رسانه‌ای گروه های مزدور اسرائیل می‌دانیم.

حتی شاید باورتان نشود که این دیکتاتوری در حدی است که اگر بازیگری حجاب از سر بر ندارد یا اینکه سرود ملی کشورش را نخواند، ما به این افراد، به دید یک مدل آزمایشی نگاه می‌کنیم و به دنبال چرایی عدم تاثیر پذیری وی از این دیکتاتوری رسانه‌ای مطالعه می‌کنیم. اما آن چه برای ما ملال آور است، رفتار برخی از ورزشکاران و هنرمندانی از جنس «علی کریمیِ فوتبالیست» و «علی کریمیِ بازیگر» در حال حاضر است.  آقای کریمی، دوستداران شما که تعدادی از ما هم نیز در گذشته از هواداران‌تان بودیم، شما را به خاطر فوتبال‌تان دوست داشتیم.

آقای کریمی و امثالهم ، دو سه سالی است با یکسری افراد نشست و برخواست کرده‌اید و تصمیم خود را گرفته‌اید که از یک پیرمرد شصت ساله دفاع کنید و همچنین قرار است نظرتان راجع به مذهب را در ماه‌های آینده مطرح کنید! آقای کریمی چرا بازیگری؟ واقعاً به نظر شما این رفتار درست است که برای هواداران‌تان نقش بازی کنید؟ ما نمی‌دانستیم که شما بازیگر هم شده اید. 

۵- علی کریمی و تعدادی دیگر از هنرمندان و ورزشکاران که اصلاً قصد آوردن اسامی‌شان را نداریم (که هنوز نور امید کمی در برگشت‌تان داریم)، فقط یک سوال از شما داریم هیچ فکر کرده‌اید چرا برای همان افرادی که با دستور آنها فعالیت می‌کنید هیچ چیز حتی امامان معصوم (علیهم السلام) و قرآن، مقدس نیست اما رضاخان مقدس است؟ می‌دانید چرا همواره به شما رهنمود می‌دهند که در توئیت‌ها و پست‌هایتان از واژه 《ایران اشغالی》 و 《رژیم کودک کش ایران》 استفاده کنید؟ بازیگری وقتی خوب است که بیننده و هوادار بدانند به خاطر قلب و خوشی آنها بازی می‌کنید. ولی هر وقت دیدید بازیگری می‌کنید که مخاطب و هوادارتان نمی‌داند که نقش بازی می‌کنید یعنی ....

  ۶_ اما سخن آخر با مردمی که به خیابان می‌آیند، مردمی که به گرانی اعتراض دارند، به فساد اعتراض دارند. شما که می‌گویید ما با آمریکا و اسرائیل کاری نداریم، ما از اینها بیزاریم ، ما حق‌مان را می‌خواهیم. اولا به نظر شما افرادی که در دهه شصت به خیابان آمدند و کور ترور کردند و هفده هزار نفر کشته شدند، تصور کرده‌اید برای قتل خیابان آمدند؟ اینها همه برای آزادی و عدالت خیابان آمدند و هفده هزار نفر را کشتند صدام را برای حمله به ایران ترغیب کردند.

مردم عزیز ایران کاش کمی به مطالعه علاقه داشتید. کاش کمی وقتی می‌گذاشتید روی عقبه و کنش‌های افرادی که به شما می‌گویند برای آزادی به خیابان بیایید، برای حق مردم مظلوم کرد به خیابان بیایید و .... .

اما متاسفانه مردم ایران ذره‌بین بسیار بزرگی را روی مسئولان ایران انداخته اند و کوچکترین اشتباهی را بزرگ نشان می‌دهند اما اصلا دوست ندارند یک نیم نگاهی به عقبه و فعالیت‌های شعار دهندگان آزادی بیاندازند.

جهت استحضار و اطلاع مردم ایران، می‌دانید آخرین درخواست‌های تیم مسیح علینژاد، تعدادی از خبرنگاران ایران اینترنشنال، بنیاد نوفدی، تیم فرشگرد ،حزب مشروطه و همان‌هایی که سه ماه است می‌گویند به خاطر آزادی‌تان به خیابان بیایید چیست؟  «اعتصاب» - «درخواست از آمریکا و اسرائیل برای هک کارخانه‌ها» - «تحریم‌های بیشتر» -  «تلاش برای کاهش ارزش پول ایران» و «تورم بیشتر». می‌دانید دلیل آن چیست؟ آنها به این نتیجه رسیده‌اند جمعیتی که درست کردیم(اعم از هنرمند و ورزشکار و یک تعداد دیگر) به لحاظ جمعیتی کم هستند و باید کاری کنیم که بقیه مردم از گرسنگی به خیابان بیایند. می‌دانیم با خود می‌گویید اینها توهم است. کافی است سراغ مقاله اخیر مدیر اجرائی بنیاد ملی دفاع از دموکراسی در سایت بنیاد بروید. کافی است در شبکه های اجتماعی واژه اعتصاب، تحریم، درخواست از بایدن و درخواست از وزارت خارجه را یک جستجوی کوچک کنید.

فرزندان شما آن چه باید به شما می‌گفتند، گفتند.

آرزوی فرزندان‌تان مطالعه بیشتر و عمیق تر ایرانیان به جای احساسات کور.

ای کاش می‌دانستیم که خیلی زود دیر می‌شود و آیندگان درباره ما چگونه قضاوت خواهند کرد. تاریخ به ما نشان داده که هیچ چیز مخفی نخواهد ماند.

پایان پیام/

منبع: فارس

کلیدواژه: آنتونیو گوترش سازمان ملل اغتشاشات اخیر بنیاد ملی دفاع از دموکراسی دیکتاتوری رسانه ای افراد و سازمان ها سلبریتی ها مردم ایران تحریم ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۴۶۸۲۶۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

رسانه‌های بیگانه چگونه مانع از دیدن اخبار خوب کشور شدند

به گزارش همشهری آنلاین؛ جوامع امروزی در جهان مملو از اخبار و گزارشات مختلف خبری هستند. در عرصه بمباران رسانه‌ای کافی است که وارد شبکات اجتماعی یا سایت‌های خبری شوید تا با انبوهی از اخبار و نقل قول‌های رسانه‌ای برخورد کنید. اما در این بین نکته‌ای حائز اهمیت است که برای بررسی آن با محمد لسانی، کارشناس و پژوهشگر حوزه رسانه گفت‌وگویی داشتیم. محور بحث این بود که چرا و چگونه در ایران ما اخبار خوب و مثبت به اندازه اخبار منفی و ناگوار دیده نمی‌شوند؟ چه دست‌هایی مانع می‌شوند مردم ایران اخبار مثبت و امیدوار کننده کشور را دنبال نمایند. در ادامه حاصل این گپ و گفت را خواهید خواند.

خبر خوب، خبر بد است!

لسانی در ابتدا گفت: در موضوع ژورنالیسم و روزنامه‌نگاری دو موضوع است که با مسأله مورد نظر ما پیوند و ارتباط دارد. اولین مورد را شاید بتوان در این ضرب‌المثل جست‌وجو کرد: خبر خوب، خبر بد است! مصرف رسانه‌ای و روی آوری به اخبار چه از سوی فعالان خبری و چه از سوی مردمِ مخاطب زمانی صورت می‌گیرد که یک اتفاق ناگوار مثل سقوط پلاسکو و غرق شدن کشتی سانچی در مطبوعات و خبرگزاری‌ها مخابره می‌شود.

وی افزود: مضاف بر آنچه که گفته، ما در روزنامه‌نگاری موضوعی با عنوان «ارزش‌خبری» داریم که یکی از این ارزش‌ها «درگیری» است. به عبارتی خبری که از یک درگیری یا زدوخورد حکایت کند نظیر انتقادی تند و سخت از یک نماینده مجلس یا یک درگیری فیزیکی، بیشتر مورد توجه رسانه‌ها و مردم قرار می‌گیرد. البته گفتنی است همین خبر که دارای ارزش درگیری است در چنین فضایی خبری بد محسوب می‌شود که مصرف رسانه‌ای بالایی هم از سوی مردم دارد. در کل باید اشاره کرد اخباری نظیر تأسیس یک نیروگاه برق یا ساخت یک سد شاید آنچنان هیجانی را برای مردم به ارمغان نیاورد.

چرا ما اخبار خوب کشور را نمی‌بینیم؟

او ادامه داد: علت را هم در این می‌توان دانست که عمل ساخت و حرکت روبه‌جلو می‌متری و با سرعت کم است، اما از آنسو تخریب و سقوط ناگهانی، سریع و پرشتاب است؛ از این رو خبر بد در چنین مقیاسی بُرد بیشتری نسبت به خبر خوب دارد، یعنی عمق نفوذ و گستره بیشتری دارد. به طور مثال پیدا شدن یک گور دسته‌جمعی از فلسطینیان در غزه بیشتر مورد استقبال مردمی در رسانه‌ها قرار می‌گیرد تا خبر ازدواج دو شخص در وضعیت حال حاضر غزه.

لسانی گفت: بخشی از علت به فرهنگ عمومی جامعه برمی‌گردد، ما باید سعی کنیم خبر خوب را سر دست بگیریم؛ همانطور که یک شی گرانبها را در زرورق می‌پیچانیم و با احتیاط از آن محافظت می‌کنیم. لذا باید در نظر بگیریم که در جهانی زیست می‌کنیم که اخبار منفی افسردگی و ناراحتی بیشتری ایجاد می‌کند و اخبار مثبت هم کم هستند. از این رو وظیفه ما هم خلق خبر خوب و هم نشر آن است. به طور مثال باید به رفتار خودمان نگاه کنیم که در طول روز مطالبی که برای یکدیگر به اشتراک می‌گذاریم تا چه اندازه مثبت و انرژی‌بخش هستند یا تا چه اندازه ناراحت‌کننده و ناگوار؛ موضوع مهم همین است که تغییر را باید از خودمان آغاز کنیم.

رسانه‌های بیگانه چگونه مانع از دیدن اخبار خوب کشور شدند؟

این کارشناس رسانه درباره نقش رسانه‌های بیگانه در القای اخبار منفی افزود: نوآم چامسکی در کتاب «فیلترهای خبری» از چند فیلتری صحبت می‌کنند که منجر به نشر اخبار یا عدم نشر آن‌ها می‌شود. یکی از این فیلترها «فیلتر مالکیت» است. به طور مثال شبکه های ماهواره‌ای بیگانه و فارسی زبان برای اینکه بتوانند در لیست ماهواره‌های جهانی قرار گیرند باید چیزی درحدود چند صد هزار دلار هزینه فقط برای اجاره کنند، این درحالیست برخی از این شبکات در چند ماهواه حاضر بوده و این یعنی تنها هزینه اجاره سالانه آنان ارقام چند میلیون دلاری است.

او تصریح کرد: در کنار این هزینه باید خرج و مخارج مربوط به مجریان شبکه؛ هنرمندان؛ دکور و... را هم افزود. لذا تزریق‌کنندگان مالی برنامه و کسانی که بحث مالی آن را فراهم می‌کنند مطالبات و انتظاراتی از این شبکه دارند. آنان می‌خواهند مردم نسبت به موضوعاتی علاقه‌مند شوند. برای همین باید گفت رسانه امروزه با تولید حس بر احساسات مخاطبات تسلط دارد. خوش‌آمد و بدآمد نسبت به موضوعی؛ رغبت و عدم رغبت نسبت به آرمانی و... از جمل اقداماتی است که از سوی رسانه‌ها صورت می‌گیرد.

وی افزود: مضافا که رسانه تولید کنش هم می‌کند؛ به طور مثال می‌گوید اگر نسبت به فلان قضیه اعتراضی دارید و آن ناپسند می‌دانید به کف خیابان‌ها بیایید. این همان کنترل اجتماعی از سوی رسانه است، یا اینکه بگوید به چه کسی رأی بدهید یا ندهید. امروزه رسانه به عنوان یک ساختار مؤثر در تولید حس و کنش درحال عمل کردن است.

کد خبر 848114 برچسب‌ها رسانه‌ خارجی رسانه - سواد رسانه‌ای رسانه‌ ایرانی

دیگر خبرها

  • ارزیابی مناطق متاثر از زمین لرزه سیرچ/ خسارتی گزارش نشد
  • دروغگویی BBC برای خون‌شویی
  • اجتماع حمایتی جمعی از مردم لنگرود برای اجرای طرح نور پلیس
  • ادامه حمایت تشکل‌های دانشجویی از خیزش دانشجویان آمریکایی
  • چرا کسی برای دختران دانشجوی آمریکایی شعر برای خواهرم نمی‌خواند!
  • دشمنان با جنگ رسانه‌ای در مسیر مردم و انقلاب سنگ اندازی می‌کنند
  • خرمشاد: مقاومت مردم غزه نخبگان آمریکا و غرب را بیدار کرد
  • نامه رهبر انقلاب به دانشجویان منشا تحولات عظیم اروپا و آمریکا شد
  • تصاویر واقعی است؛ خبری از کپسول آتش نشانی نیست!+ عکس
  • رسانه‌های بیگانه چگونه مانع از دیدن اخبار خوب کشور شدند